ایران و چین دو کشور کهن آسیایی با منافع و مواضع مشترک بسیارند. کشور چین که شروع توسعه آن از دهه هفتاد میلادی بوده، اکنون بیش از ۱۶ درصد اقتصاد جهان را در اختیار دارد و بزرگترین رقیب اقتصادی ایالات متحده آمریکاست.
دولت ایران به دلیل موقعیت ژئوپلیتک و سابقه تاریخی، عملا قادر به اتخاذ نقش انفعالی در عرصه بین المللی نیست، خواه حکومت این دولت جمهوری اسلامی باشد و خواه هر نظام سیاسی دیگری؛ ایران موظف به ایفای نقش فعال بین المللی است.
هانس جی مورگنتا، نظریهپرداز سرشناس روابط بین الملل، تأکید بسیاری بر منافع ملی دارد و معتقد است که باید منافع ملی چراغ راه سیاست خارجی باشد. خروج یکجانبهی آمریکا از نفتا، پیمان پاریس و برجام، گویای این است که اصل منافع ملی است. حفظ و تأمین منافع ملی در عرصهی بینالملل به ظرفیتها و قدرت چانهزنی هر کشور بستگی دارد که این مهم خود برخاسته از تواناییهای اقتصادی، سیاسی، ارتباطی، نظامی و… آن کشور است؛ بنابراین بدیهی است ایران برای حفظ منافع خود نیاز به متحدانی دارد.
ایران باید سیاست تنشزدایی با غرب را دنبال کند
حال آنچه در همکاری ایران و چین قابل توجه است، رویکرد سیاست خارجی چین نسبت به آمریکا و کشورهای غربی است. چین همیشه پیرو سیاست تنشزدایی بوده و به دنبال ایجاد تنش با این کشورها نیست؛ همانطور که چند روز پیش وزیر امور خارجه چین اعلام کرد که ما نه میخواهیم و نه میتوانیم که جای آمریکا را بگیریم.
ایران سالهاست که در تلاش است به پیمان شانگهای بپیوندد. پیمانی که به ناتوی شرق معروف است. اما عضویت آن در سطح عضو ناظر باقی مانده است. یکی از دلایل اصلیای که چین با عضویت دائم ایران در این پیمان چندان موافق نیست این است که عضویت دائم ایران میتواند پیمان شانگهای را به طور علنی نقطه مقابل غرب قرار دهد و این چیزی است که چینیها از آن گریزاناند.
با این تفاسیر به نظر میرسد برای ثمربخش بودن همکاری راهبردی ایران و چین، میبایست یا چین فشارها و هجمههای کشورهای غربی را تحمل کند یا ایران سیاست تنشزدایی را در پیش گیرد که البته تحقق مورد اول بسیار بعید است.
ایجاد توازن در روابطبه نظر میرسد برای ثمربخش بودن همکاری راهبردی ایران و چین، میبایست یا چین فشارها و هجمههای کشورهای غربی را تحمل کند یا ایران سیاست تنشزدایی را در پیش گیرد که البته تحقق مورد اول بسیار بعید است. با کشورهای همسایه و قدرتهای بزرگ، مانع از تک انتخابی شدن رویه سیاست خارجی ایران میشود. ایران باید سیاست تنشزدایی با غرب را دنبال کند؛ زیرا حل و فصل مشکلات با غرب هر چند دشوار است اما به ایران اجازه میدهد که روابط بهتری با قدرتهای نوظهور از جمله چین ایجاد کند.