یوهان وولفگانگ فون گوته:
کسی که خود و دیگران را میشناسد، اینجا هم پی می برد که شرق و غرب دیگر از هم جداشدنی نیستند.
تقریباً پس از دو دهه که برای اولین بار – در سال 2000 و در چارچوب برنامه گفتگوی تمدنها – بنای یادبود گوته و حافظ در وایمار (واقع در ایالت تورینگن آلمان) ساخته شد و مقدمات خواهرخواندگی میان این شهر و شیراز را فراهم کرد، اکنون به همین مناسبت و همچنین دویستمین سالگرد خلق اثر دیوان غربی-شرقی گوته هفته فرهنگی آلمان در شیراز برگزار میشود. حقیقت این است که ابتدا قصد داشتیم این یادداشت را با عنوان «چرا گوته دیر به شیراز رسید؟» آغاز کنیم؛ ولی به نظر آمد که پرداختن به این موضوع دیگر اهمیتی ندارد و اکنون باید به این سوال پاسخ داده شود که چگونه می توان از فرصت بدست آمده از این رویداد جهت تعمیق روابط فرهنگی میان ایران و آلمان و روابط خواهرخواندگی میان شیراز و وایمار استفاده کرد.
بدیهی است که برقراری چنین پیوندهایی چه در ایران و چه در سایر کشورها نیازمند صبر، تلاش بسیار و مشارکت جمعی است. بنابراین برقراری و پیوستگی در روابط خواهرخواهندگی حتی برای یک شهر آلمانی و به طور مثال یک شهر اروپایی دیگر که از نظر فرهنگی شباهتهای بسیاری با یکدیگر دارند، کار سادهای نیست. صرفنظر از اینکه اغلب نخستین قدم از سوی نهادهای دولتی برداشته میشود تا روابط خواهرخواهندگی به رسمیت شناخته شوند، باید گفت که این پیوند بدون حضور و مشارکت جامعه مدنی، گروهها، موسسات و انجمنهای غیردولتی در دو کشور پایدار نخواهد ماند. در این یادداشت سعی میشود ضمن تبیین اهمیت روابط فرهنگی و خواهرخواندگی برای ایران و آلمان، فرصت ها و زمینههای همکاری به ویژه برای جامعه ایرانیان تشریح گردد.
پیشینه روابط خواهرخواندگی در آلمان
سابقه روابط دوستی و خواهرخواندگی میان شهرهای آلمان و سایر کشورها به قرن نهم میلادی (میان دو شهر پادربورن و لو مان فرانسه) بازمیگردد؛ اما اولین قراردادهای رسمی میان شهرهای خواهرخوانده به قرن بیستم و بهویژه پس از پایان جنگ جهانی دوم مربوط میشود. آن زمان کشورها سعی داشتند تا با استفاده از عقد چنین قراردادهایی میان شهرهای مختلف از پروسه صلح و ثبات صلح پس از جنگ حمایت کنند. طبق آمارهای رسمی اکنون حدود 15 هزار قرارداد دوستی و خواهرخواندگی میان شهرهای مختلف جهان وجود دارد که از این تعداد تقریباً 5 هزار تفاهمنامه به شهرهای آلمانی مربوط میشود. همانطور که گفته شد، در گذشته هدف اصلی این نوع همکاریها حمایت از صلح جهانی، منطقهای و بین دولتی به شمار میرفت؛ ولی در طول زمان تبادلات فرهنگی و اقتصادی نیز به آن اضافه شد. اتحادیه اروپا از زمان آغاز در روند همگرایی خود (توسعه نهادی، گسترش سیاسی و تعمیق روابط اقتصادی) بیش از هر چیز به روابط بین ملتها، شهرها و کشورها توجه نشان داده است. طی سالهای اخیر نیز با توجه به ایجاد شکافهای هویتی و فرهنگی و در نتیجه رشد گروههای راستگرا و افراطی، دیپلماسی کشورهای اروپایی بهویژه آلمان در داخل اروپا بار دیگر به سمت گفتوگوها و ارتباطات دوجانبه معطوف شده است. هر چند در شرایط فعلی به لطف برنامههای پرشمار و متنوع فرهنگی، هنری و آموزشی در قالب نمایشگاهها، فستیوالها، اردوهای مدارس، تبادلات آکادمیک و غیره، روابط بین شهرها به یک امر بدیهی تبدیل شده است؛ ولی خارج از اروپا این رویدادها همچنان نزد سیاستمداران و فعالان بخش فرهنگی از اهمیت زیادی برخوردارند. آلمان در یک دهه گذشته سیاست فرهنگی خارجی را بیش از پیش به عنوان ستون سوم دیپلماسی دنبال میکند. علاوه بر سطح فدرال (دولت و وزارت خارجه)، ایالتهای آلمان نیز به دلیل برخورداری از سیاستهای آموزشی و فرهنگی مستقل میتوانند از ارتباط با سایر شهرها استفاده کنند. در ایران علاوه بر شیراز و وایمار که در واقع همچنان در آغاز راه همکاریهای فرهنگی خود هستند، تلاشهای متعددی برای ایجاد روابط خواهرخواندگی میان اصفهان و فرایبورگ (که از سابقه موثر و طولانی برخوردار است)، ارفورت و همدان، رشت و هانوفر، اراک و براون شوایگ، شهرکرد و ماربورگ، تبریز و هامبورگ و همچنین تهران و برلین شده است.
کرسی پژوهشی مشترک «حافظ و گوته»
به همان اندازه که در مراکز، موسسات و دانشگاههای ایران و شیراز کرسیهای حافظ شناسی وجود دارد، همان قدر نیز در آلمان به گوته و شناخت آثار او در مراکز مختلف پرداخته میشود. هر چند پژوهشها و ترجمههای متعددی درباره آثار گوته و حافظ به زبان فارسی و آلمانی به نگارش درآمده، اما همچنان نیاز به شناخت این دو شاعر و اثر جاودان دیوان غربی-شرقی از منظر علوم بین رشتهای احساس میشود. علاقمندان به این دو اسطوره ادبی به خوبی میدانند که شخصیت و آثار آنها در آلمان، ایران و جهان از جایگاه بسیار بالایی برخوردارند و تنها معطوف به پژوهشهای زبانی و ادبی نمیشوند. به لطف گسترش تحقیقات بین رشتهای ردپای آثار حافظ و گوته در شاخههای علوم فرهنگی و ارتباطات، تاریخ، جامعه شناسی، انسان شناسی، روان شناسی، علوم اسلامی، شرق شناسی و به طور کلی ایران شناسی دیده میشود. این کرسی پژوهشی مشترک میتواند با همکاری مراکز علمی و فرهنگی ایرانی و آلمانی دایر و حمایت شود.
هفته فرهنگی حافظ و گوته/ گردشگری و شهر خلاق ادبی
طی سالهای گذشته نهادها و موسسات ایرانی به خوبی اهمیت «بینالمللی شدن» و ایجاد همکاریهای بینالمللی با کشورهای مختلف را درک کردهاند و در همین راستا رویدادهای مشترک بسیاری به انجام رسیدهاند. هر سال شیراز مانند سایر شهرهای تاریخی و فرهنگی ایران میزبان هفتهای است به نام «هفته شیراز». پیشنهاد میشود نهادهای محلی در شیراز به مناسبت روز بزرگداشت حافظ، هفته فرهنگی مشترکی به نام «حافظ و گوته» در تقویم برنامههای خود بگنجانند. از آنجایی که روز بزرگداشت حافظ (بیستم مهرماه) در فصل پررونق گردشگری (High Season) قرار دارد، از این برند فرهنگی، گردشگری و ادبی میتوان برای جذب علاقمندان خارجی بهره بیشتری برد. افزون بر این برگزاری چنین هفتهای میتواند به شیراز در کسب عنوان «شهر خلاق ادبی» کمک فراوانی کند. بهطور حتم چنین تلاشهایی از دید کمیته تخصصی در شبکه شهری خلاق یونسکو پوشیده نخواهد ماند و مفاخر ادبی شیراز به جایگاه اصلی خود و این عنوان خواهند رسید.
استفاده از برند ادبی و فرهنگی «شیلر و سعدی»
یوندهای ادبی شیراز و وایمار تنها محدود به حافظ و گوته نمی شود. دوستداران گوته به خوبی میدانند که این ادیب آلمانی قبل از اینکه با اشعار حافظ آشنا شود، ترجمه «گلستان سعدی» را خوانده بود. هر چند گوته به اندازه حافظ، سعدی را ستایش نکرد، ولی به گفته ادبپژوهان، وی از اشعار سعدی در خلق برخی از قسمتهای دیوان غربی-شرقی تأثیر گرفته است. گوته در عصری که زندگی میکرد، دوستی نزدیکی با فریدریش شیلر داشت. هر چند سعدی در عصر حافظ نمی زیست و ارتباط نزدیک با وی نداشت، اما تأثیر سعدی بر حافظ را می توان به خوبی مانند گوته و شیلر مقایسه کرد. با وجود چنین ظرفیتهای فاخری در هر دو شهر شیراز و وایمار انتظار میرود علاوه بر گوته و حافظ در این پیوند فرهنگی از سعدی و شیلر نیز بهره گرفته شود.
افزایش آگاهی شهروندان نسبت به آثار، شخصیت و جایگاه مفاخر فرهنگی و ادبی
از مهمترین وظایف نهادهای دولتی و بخشهای فعال غیردولتی افزایش آگاهی شهروندان نسبت به ظرفیتهای فرهنگی، علمی، اجتماعی، منابع طبیعی و همچنین مذهبی است. همانطور که ابتدا ذکر شد، سال 2000 بنای یادبود گوته و حافظ که نمادی از گفتوگو میان این دو ادیب ارزشمند و دو فرهنگ است، در شهر وایمار نصب شده است. ولی شوربختانه تاکنون هیچ بنا یا نمادی که نشان دهنده پیوند میان این دو شاعر و پیوند خواهرخواندگی میان شیراز و وایمار باشد، در شیراز دیده نمیشود. از همین روی پیشنهاد میشود که با ساخت یک بنا یا چند سمبل در فضایی مناسب از شهر شیراز، علاوه بر آثار تاریخی فراوانی که موجود است، یک سمبل و برند دیگر با الهام از حافظ، گوته، شیلر و سعدی اضافه شود. تا کنون مقالات و گزارش های علمی متعددی راجع به تأثیر نمادها و سمبل های شهری در جذب گردشگری منتشر شده است. از این رو انجام چنین اقدامی علاوه بر زیباسازی فضای شهری در بهره وری از صنعت گردشگری نیز نقش شایانی ایفا خواهد کرد.
موضوع دیگر که در این بخش اهمیت ویژهای دارد، نقش سازمانها، انجمنها و گروههای غیردولتی است. شیراز به دلیل برخورداری از ظرفیتهای تاریخی، علمی، فرهنگی، هنری و مذهبی دارای زمینه مناسبی جهت معرفی خود به دنیاست. پیشنهاد میشود گروهی مشترک از انجمنها و سازمانهای غیر دولتی تشکیل شده و نهادهای دولتی را در تقویت روابط میان شیراز و وایمار یاری رسانند. یکی از فرصت های مناسب برای این کار – همانطور که ذکر شد – هفته مشترک «گوته و حافظ» یا «شیلر و سعدی» است. اما لزوما نیاز نیست همه گروه ها و اصناف در این زمان مشخص به فعالیت بپردازند. با توجه به مناسبتهای مختلف در طول سال هر سازمان یا گروه میتواند از ظرفیتهای خود استفاده کند. تنها با مشارکت جامعه مدنی و گروه های غیر دولتی است که چنین پیوندهای فرهنگی می توانند پایدار بمانند.
تبادلات آکادمیک و دوره های آموزش زبان فارسی و آلمانی
معمولاً گسترش و تبادل زبان دو کشور سادهترین و نخستین قدمی است که در مرکز توجه تفاهمنامههای خواهرخواندگی قرار میگیرد. بسیاری از شهرهای خواهرخوانده از محیطهای دانشگاهی خود جهت ارائه این گونه خدمات استفاده میکنند. به طور مثال دانشگاه شیراز میتواند با ایجاد یک تفاهمنامه علمی و آموزشی طی دورههای کوتاهمدت و بلندمدت (یک ماهه، سه ماهه یا شش ماهه) از علاقمندان به فراگیری زبان فارسی از شهر وایمار و یا شهرهای اطراف آن دعوت کند. بر خلاف شیراز، وایمار شهری کوچک با جمعیتی بالغ بر 65 هزار نفر است. ممکن است در تمام زمینههای علمی و آموزشی امکان همکاریهای مشترک وجود نداشته باشد. با این وجود مراکز علمی و دانشگاهی مهم دیگر در ایالت تورینگن از جمله دانشگاه یِنا Jena و دانشگاه ارفورت می توانند فرصت های برابری برای همکاری ایجاد کنند. نظام آموزش دانشگاهی در آلمان را میتوان یک نظام کرسی-محور نامید. کرسیهای علمی با توجه به ضعف و قوت خود میتوانند سهم زیادی در رشد و محبوبیت یک دانشگاه داشته باشند. از این منظر دانشگاه وایمار با توجه به سابقه طولانی که دارد را می توان یکی از مراکز مهم آکادمیک در حوزه هنر و معماری برشمرد.
همکاری با موسسات آلمانی در ایران و در آلمان
سابقه فعالیت های نهادها و موسسات آلمانی در ایران حداقل به چندین دهه قبل از انقلاب اسلامی باز میگردد. هماکنون علاوه بر بخش فرهنگی سفارت آلمان در تهران، موسسه باستانشناسی آلمان، موسسه آموزش زبان آلمانی و موسسه تبادلات آکادمیک آلمان (دآآد) به طور فعال در ایران حضور دارند. در داخل آلمان نیز موسسات و انجمنهای زیادی هستند که در تبالات فرهنگی، علمی و آموزشی فعالیت میکنند. برخی از این موسسات که در روابط فرهنگی میان شیراز و وایمار میتوانند مورد مشارکت قرار گیرند، عبارتند از بنیاد کلاسیک وایمار Klassik Stiftung Weimar، انجمن گوته Goethe-Gesellschaft، انجمن شیلر Schillergesellschaft و یا کتابخانه دولتی گوتا Gotha که از منابع ارزشمند نسخ خطی شرقی و اسلامی برخوردار است. هر کدام از موسسات یادشده از فرصتها و امکانات متفاوتی برخوردارند و در ایام مختلف سال از رویدادهای مختلفی میزبانی میکنند. به طور مثال بنیاد کلاسیک وایمار بورسیهای به پژوهشگران جوان و علاقمند به گوته ارائه میکند که میتوانند با استفاده از آن مدتی در این شهر به پژوهش و تحقیق بپردازند. و یا رویدادهای مهم دیگری مثل «سمپوزیوم بینالمللی گوته ویژه پژوهشگران جوان» که هر ساله توسط انجمن گوته حمایت می شود و از آثار پژوهشگران بین المللی حمایت میکند.
سخن پایانی
در این یادداشت سعی شد، برخی از زمینههای مهم همکاری جهت تعمیق روابط فرهنگی و خواهرخواندگی میان شیراز و وایمار معرفی شوند. طبیعی است که پیشنهادهای متعدد دیگری نیز وجود دارند که با ابتکار گروهها و نهادهای مختلف قابل اجرا هستند. هر چند بسیاری از فعالیتهایی که اشاره شد، به بخش محلی و همکاریهای دوجانبه شهری میان شیراز و وایمار مربوط میشود؛ ولی ممکن است برخی از آنها با فعالیت سایر نهادها همپوشانی داشته و یا ملزم به هماهنگی میان نهادهای ملی میان ایران و آلمان باشد.
…
محمد زارعی/ پژوهشگر مطالعات آلمان و اروپا
فاطمه صیرفی/ پژوهشگر مطالعات زبان و فرهنگ آلمانی
سپاس از یادداشت خوبتون.
پاینده باشید
در دنیای ادبیات بین هیچ شاعری چنان پیوند عاطفی و معنوی همانند گوته با حافظ وجود ندارد و این یک موهبت فرهنگی است برای دوستی بیشتر بین ایران و آلمان.