وبلاگ سیاسی آلمانی به نام روربارونه، در مقالهای با عنوان «انتقاد از اسراییل: وقتی سرگرمی تبدیل به حرفه میشود» که در اول اگوست ۲۰۱۹ منتشر شد، کریستوف زیدو را چنین معرفی کرد:
«یکی از نویسندگان مقاله اشپیگل در باب فعالیتِ نهادهای وابسته به دولت اسراییل در آلمان علیه جنبش بیدیاس (BDS جنبش بایکوت عدم سرمایهگذاری و تحریم اسراییل)، از سمت روزنامهنگاری خود در اشپیگل، برای نزدیکیِ رسانهای با افرادی که خواستار توقف کنفرانسهای ضد حجاب هستند و جنش بیدیاس را موجه جلوه میدهند، سوءاستفاده میکند.»
وبلاگ دیگر به نام آخگوت هم از قول یک نویسنده اسراییلی کریستوف را متهم به دروغگویی میکند. انتقاد این وبسایت مربوط به مقالهای است که او با عنوان «نتانیاهو، نخستین دیکتاتور کرونایی که اولین قربانیاش دموکراسی پارلمانی است» منتشر کرد که در آن نتانیاهو را به دور زدن مجلس برای قدرت بخشیدن به سازمان امنیت اسرائیل به منظور کنترل بیشتر شهروندان از طریق اطلاعات تلفنهمراه متهم کرده بود و نیز از محدودکردن تجمع شهروندان در مکانهای عمومی برای سرکوب اعتراضات به بهانهی جلوگیری از شیوع بیماری کرونا یاد کرده بود.
درمقابل این انتقادات مجله زِنیت (مجلهای برای شرق) چهرهای متفاوتی از او به تصویر کشیده است:
«مشاهدهگری تیزبین و دقیق پیرامون مسائل خاورمیانه که پرسشهای بجایی مطرح میکرد و پاسخشان را نیز مییافت. رفیقی که میشد همیشه به او اعتماد کرد. ما درغم از دست دادن کریستوف زیدو، دوست و همکارمان سوگواریم.»
در زندگینامهای که این مجله از او ارائه کرده است میخوانیم:
«کریستوف در سال ۱۹۸۵ در برلین در منطقه لیشتنبرگ به دنیا آمد. پدرش هندشناس و ژورنالیست و مادرش کارشناس تعلیم و تربیت بود. خانوادهای که کریستوف در آن به همراه برادرشْ یوناس، تربیت شده بود، با وجود محدودیتهای سفر، بسیار روشنفکر و علاقهمند به زبان و فرهنگهای خارجی بودند. پیش از ۱۱ سپامبر بسیاری از دانشجویان رشته اسلامشناسی شاید بهصورت اتفاقی این رشته را انتخاب کرده بودند، به دلایلی از جمله نداشتن حداقل نمره برای رشتههای دلخواه، علاقه برای یادگیری زبان ناآشنا و جذاب عربی، آشنایی با تاریخ و دلیل مهاجرت خانوادهشان به المان یا کلا داشتن علاقهی زیاد و شیفتگی به این رشته، بدون اینکه واقعیت را بشناسند؛ ولی کریستوف از زمان تحصیل در دبیرستان میدانست که در رشته فرهنگ و تاریخ شرقِ نزدیک تحصیل خواهد کرد.»
و در ادامه، وبسایت اشپیگل نوشته است:
«کریستوف در رشته اسلامشناسی و تاریخ در دانشگاه برلین تحصیل کرد. در سال ۲۰۰۵ وبلاگ سیاسی الشرق را تاسیس نمود و به مسائل خاورمیانه پرداخت. ازسال ۲۰۰۹ در مجله زنیت (مجلهای برای شرق) بهعنوان ویراستار فعالیت میکرد. بعد از کارآموزی در اشپیگل از ماه مارس ۲۰۱۲ بهصورت داوطلبانه در نسخهی آنلاین این مجله مشغول به کارشد. از سال ۲۰۱۳ بهعنوان ویراستار در دپارتمان سیاسی اشپیگل و در نهایت از سپتامبر ۲۰۱۹ ویراستاری در دپارتمان امور خارجه را بر عهده گرفت.»
انتقاد وبسایت روربارونه از کریستوف زیدو همانگونه که در ابتدا ذکر شد، به دلیل نوشتن مقالهی افشاگرانهای بود با عنوان «لابیگرایی در بوندستاگ: چگونگیِ تاثیرگذاری دو انجمن بر رویکرد سیاسی آلمان در قبال خاورمیانه» که در جولای ۲۰۱۹ در وبسایت خبری اشپیگل منتشر شد. این خبر در رسانههای ایران بهصورت خلاصه مطرح شد و به جزییات آن بهویژه رابطهی وزیر بهداشت فعلی و حمایت مالی اسراییل از آنان بهطور مفصل پرداخته نشد.
در اینمقاله چنین آمده است:
یک گروه یهودی-آلمانی و یک انجمن حامی اسراییل شبکهای در بوندستاگ با روشهای ارتباطی پرسشبرانگیز و مشکوک ایجاد کردهاند. جمعه ، ۱۷ می ۲۰۱۹، اتفاقی غیرمعمول در بوندستاگ رخ داد. اعضای احزاب متحد مسیحی و حزب سوسیال دموکرات بههمراه دو حزب مخالف دولت از جمله دموکرات آزاد و سبزها بیانیه مشترکی صادر کردند که عنوان آن «مقابله قاطع و مصمم با جنبش بیدیاس و مبارزه با یهودیستیزی» بود. بیدیاس یا همان جنبش بایکوت و تحریم اسرائیل، پویش جهانی حمایت از مردم فلسطین با هدف ایزوله کردن اسرائیل بود که از سوی این قطعنامه به طور شدید محکوم میشد.
موافقت جمعی نمایندگان بوندستاگ با این تصمیم در نگاه نخست تعجبآور نیست؛ کدام نمایندهای میتوانست بهراحتی با قطعنامهای که عنوانش «مبارزه با یهودیستیزی» است مخالفت کند؟ اما در پشت پرده، این موضوع مورد بحث و مناقشه بود.
در سال ۲۰۱۸ نیز بوندستاگ بیانهای برای یهودیستیزی صادر کرده بود که شامل انتقاد از پویش مردمی بیدیاس هم میشد ولی چرا اکنون برای این جنبش که برای آلمان اهمیت زیادی نداشت، قطعنامه جداگانهای صادر شد؟ کمتر شخصیت سیاسی بود که این پرسش را از خود نکرده بود.
افزون بر این قطعنامه چه تاثیری میتوانست بر ارتباط بنیادهای خیریه آلمانی با موسسات مردمنهاد (اِنجیاُ) فلسطینی بگذارد؟ ۱۰۳ نماینده از این لایحه ناراضی بودند و با اعلام نظر شخصیْ مخالفت خود را با پیشنویس لایحه ابراز کردند اما از ترس اینکه بهعنوان یهودیستیز شناخته شوند، آن را رد نکردند.
سرمنشا این نکته که چطور لایحه با وجود مخالفتْ سر آخر به موافقت جمعی برای تصویب در بوندستاگ رسید، به شخصی با نام اِلیو آدلِر بازمیگردد. دندانپزشک برلینی که از اعضای هیئت مدیره انجمن «نوآوری در اعتبارات» است. انجمنی که سال ۲۰۱۸ برای حمایت از جایگاه شهروندان یهودی-آلمانی تأسیس شد. این انجمن ماهها پیش از رأیگیری با پافشاری بسیار برای اعمال نفوذ بر نمایندگان تلاش میکرد تا جنبش بیدیاس را بهعنوان یهودیستیزی معرفی کرده و دسترسی آن به منابع مالی را متوقف کند.
فشار این لابی چنان قوی بود که یک وزیر از آن با عنوان نفوذ سیستماتیک یاد کرد و عاقبت این تلاشها و فشارها، تصویب شدن قطعنامه بود.
الیو آدلر تا هفتهها پیش هم جزء اعضای هیئت مدیر گروه دیگری به نام «انجمن صلح خاورمیانه» (به اختصار نافو) بود که در سال ۲۰۰۹ تاسیس شده بود. معمولا این انجمنْ سیاست آلمان در خاورمیانه را زیر سئوال برده و دیدگاههای بنیامین نتانیاهو را تبلیغ میکند. نافو هم مانند انجمنِ دیگر در دولت لابیگری میکرد؛ البته تعجبآور نیست اگر انجمنها و گروهها، دیدگاهها و منافع خود را به نمایندگان معرفی کنند تا آنان نیز از تریبونها تبلیغشان کنند؛ ولی جالب توجه این نکته است که تأثیر این دو انجمنِ نسبتا کوچک که از نظر عموم شناختهشده هم نیست، بسیار قوی است. بهویژه که روشهای ارتباطی آنها با بوندستاگ پرسشبرانگیز و مشکوک است.
ارتباط نافو با نمایندگان در این انجمن با عبارت داخلِ سازمانیِ «ارتباط امدیبیاس» (مخفف ارتباط با نمایندگان بوندستاگ) نامگذاری شده. این لابیگری هم فقط محدود به ارائهی دیدگاههای انجمن بهصورت کتبی و برگزاری جلسات نمیشود؛ بلکه آنها نمایندگان را برای ارتباط بیشتر به اسرائیل دعوت میکنند. حتی اسپانسر مالی بعضی از سیاساتمداران و وزرای دولت هم میشوند. همهی اینها نشاندهندهی این است که نفوذ آنها تا چه حد استراتژیک و بابرنامه است و در نهایت این سئوال مطرح میشود که سیاستمداران تا چه حد میتوانند مستقلانه عمل کنند؛ آن هم زمانی که از سوی طرفهایی حمایت مالی میشوند.
چهارشنبهای در ماه می، جلسهای با حضور نمایندگان تمام احزاب به جز حزب اِفدِ (حزب راست افراطی) که به آن دعوت نشده بود، اتاق ۴.۱۰۱ ساختمان پاول لوبه:
مناسبت این گردهماییْ دعوت آدلر از نمایندگان برای شرکت در میزگردی بود که محل آن از سوی یکی از اعضای ایرانیالاصل یهودی حزب دموکرات آزاد، بیژن جیرسرایی ترتیب داده شده بود. او یکی از کسانی بود که در پایهگذاری لایحه بر ضد بیدیاس مشارکت داشت.
پس از خوشآمدگویی آدلرْ کریستیان اشمیت (از حزب دموکرات مسیحی و وزیر اسبق کشاورزی)، به انتقاد از این نکته پرداخت که انجمنِ نوآوری در اعتبارتْ در روند پارلمانی دخالت میکند. سپس آدلر ادامهی سخنرانی را به فلیکس کلاین، منصوب دولت در زمینهی مبارزه با یهودیستیزی سپرد. کلاین ابتدا با اشارهای به تجربیات و مشاهدات شخصی خود، در مورد خطرناک بودن جنبش بیدیاس سخن میگوید و سپس در مورد پیشنویس قطعنامه بر ضد این جنبش توضیحاتی ارائه میدهد.
اشمیت این بار هم اعتراض میکند:
«جناب کلاین؛ اگر اشتباه نکنم شما مامور دولت هستید و بهعنوان عضوی از قوه مجریه اجازه دخالت در امور مجلس را ندارید»
چند نفر از مشاهدین این میزگرد بعدها تأیید نمودند که نمایندگان دیگر هم با گفته اشمیت موافق بودند.
این اعتراض گرچه موثر اما تاثیرش کوتاهمدت بود. آدلر به اشمیت اطمینان خاطر داد و گفت : «ما نمیخواهیم شما را مجبور به انجام کاری کنیم.» کلاین حتی بعدها عنوان کرد که بعد از اعتراضات اشمیت، دیگر در مورد پیشنویس لایحه اظهارنظری نکرد.
واقعیت اما چیز دیگری بود. در نهایت قطعنامه همان گونه تصویب شد که آدلر و انجمن نوآوری در اعتبارات میخواستند. فعالیت جنبش بیدیاس از آن به بعد منع شد. دولت اسرائیل این تصمیم بوندستاگ را جشن گرفت، گویی که غنیمتی ارزشمند بهدست آورده است؛ ازجمله وگیلان اردان وزیر امور استراتژیک اسرائیل آن را دستآوردی بزرگ و مهمترین گامی که تاکنون در جهت حفظ منافع اسرائیل برداشته شده بود خواند.
اردان اخیرا اعتراف به تأسیس سازمانی کرد که از طریق آن پویش سرّی را حمایت میکرد تا با جنبش بایکوتِ اسرائیل مبارزه کند. این وزارت معادل ۳۰ میلیون یورو برای این منظور اختصاص داده بود، حتی سرویس امنیتی اسرائیلْ موساد نیز پیرو گزارش رسانههای مختلف در این جریان دست داشته است. بر اساس یکی از همین گزارشها، بانکها و مؤسسات تجاری در اروپا و آمریکا را تحت فشار قرار داده بودند تا حساب بانکی افراد و گروههایی را که حامی جنبش بیدیاس بودند مسدود کنند. گفته میشود که بدون دخالت این سازمانها شناسایی و مسدود کردن حسابها میسر نمیبود.
گمان میرود که گروه نوآوری در اعتبارات و نافو جزء سازمانهای صوری دخیل در این جریان بودهاند. برای اثبات این ادعا حداقل مدرکی که وجود دارد، شرکت نافو در کنفرانسی به همین مضمون است. مدیر این انجمن میریام روزنشتاین در پاسخ به سئوال اشپیگل در این رابطه تأکید کرد که فقط یکی از اعضای زن این انجمن در این کنفرانس بهعنوان شنونده حضور داشته و هرگونه ارتباط با وزارتخانههای اسرائیل را رد کرد و گفت که نافو هیچکدام از فعالیتهایش را چه بهصورت آنلاین و چه حضوری با وزارت امور استراتژیک اسرائیل هماهنگ نمیکند. «حمایت مالی نیز هرگز وجود نداشته است.»
الیو آدلر در دوران تحقیق و بررسی اشپیگل روی این موضوع، از سمت خود کنارهگیری کرد.
از نظر محتوایی، فعالیتهای نافو بهطور آشکار مشابه دیدگاههای نخستوزیر اسرائیل (نتانیاهو) است.؛ ولی این انجمن بهطور رسمی اعلام کرده که برای برقراری دولت مستقل فلسطینی در تلاش است. این در حالی است که اسناد داخلی این انجمن حاکی چیز دیگری است. در اساسنامه سال ۲۰۱۸ مجمع اعضا آمده است که هیئت مدیره، اعضای خود را ترغیب میکند تا نظرات خود را در جلسات و گفتمانهای نافو در مورد اینکه آیا باید همچنان راه حل دو دولتی اسرائیل-فلسطین را دنبال کرد و تا چه مقدار این تلاش باید صورت بگیرد، بیان کنند.
روزنشتاین اضافه کرد که با وجود بحث و گفتوگوی بسیارْ تصمیم به پیگیری راه حل دو دولتی گرفته شد. برای حفظ ارتباط نافو با نمایندگان بوندستاگ، این انجمن اقدام به برگزاری سفر برای آنها مینماید. بیشتر اوقات این سفرها دو بار در سال در قالب دعوت انجمن از نمایندگان یا از زیردستانشان به اسرائیل و [مناطق اشغالی] فلسطینینشین است.
منابع مالی برای تأمین سفرهایی که از طرف نافو ترتیب داده میشود، مشخص نیست. حق عضویت این انجمن در سال ۱۰۰۰ یورو بوده و در گردهماییها از حامیان مالی بزرگ هم قدردانی میشود. در مقابل این پرسش که این حامیان مالی چه کسانی هستند، روزنشتاین تنها به این پاسخ بسنده میکند: «حامیان مالیْ افراد معمولی هستند.»
اما در سال ۲۰۱۷ نافو موفق شد هزینه سفر خود را از وزارت امور خارجه دریافت کند. این کمک تنها یکبار بود و دیگر تکرار نشد. بسیاری از دیپلماتها با دید انتقادی به روشهای لابیگری این انجمن نگاه میکنند. توجیه نیلز آنن، وزیر مشاور در وزارت امور خارجه آلمان در این مورد چنین است: «آلمان همیشه از یکسو طرفدار امنیت اسرائیل است و از سوی دیگر راه حل دو دولتی را حق مسلم فلسطینیان می داند.» و در ضمن هر تلاشی در جهت به هم ریختن توازن دیدگاه آلمان و اروپا برای یکطرفه نمودن حمایتها مشکلساز خواهد بود و چنین رویکردی توان سیاست خارجی آلمان را برای حمایت از روند صلح در خاورمیانه تضعیف خواهد کرد.»
این نکته که تا چه حد شبکه نافو در مجلس نفوذ دارد، در مذاکراتی که برای قرارداد ائتلافی احزاب متحد در سال ۲۰۱۸ انجام شد، آشکار گشت. این انجمن خیلی پیشتر در مورد پیشنویس قراردادِ مذاکره حزب ائتلافی خبر داشت، که باعث شگفتی و تعجب مذاکرهکنندگان شد. نافو موفق شد پیشنویس را همانگونه که در اساسنامه مجمع اعضای خود در مورد مسئله اسرائیل و فلسطین قید شده بود، تغییر دهد. بنا بر اظهارات مذاکرهکنندگان: «درست پیش از امضای قراردادْ نافو توجه چندین نماینده مجلس را به متون فاجعهامیز در پیشنویسْ راجع به مسئله اسرائیل و فلسطین جلب کرد و به این ترتیب بود که توانستیم نسخهی تصحیح شده و بهتری از آن را ارائه دهیم.»
برای نزدیکی بیشتر به سیاستمداران، انجمن نافو و نوآوری در اعتبارات نیز از طرق مالی اقدام میکنند. آنها حتی به منتخبی از نمایندگان مجلس به طور مستقیم کمک مالی نمودهاند. به نقل از فریتیوف اشمیت در مبارزه انتخاباتی سال ۲۰۱۳ که در آن زمان نماینده هیئت مدیره حزب سبزها بود از طرف نماینده نافو پیشنهادهای مالی دریافت کرد.
«از طرف دو نماینده زنِ نافو، دو بار پیشنهاد کمک مالی به من شد. مبلغ پیشنهادی ۱۵۰۰ یورو بود که من آن را رد کردم و به آنها گفتم به هیچ عنوان کمک مالی برای شخص خودم قبول نمی کنم اما خوشحال میشوم اگر این مبلغ برای کمک به حساب حزب واریز شو.»” و همینگونه هم اتفاق افتاد و مبلغ به حساب حزب واریز شد.
روزنشتاین میگوید: «نافو هیچگاه پیشنهاد مالی به هیچ نماینده و فرد سیاسی ننموده است!» و سپس ادامه داد: «نمایندههای نافو به اشمیت گفتند که چند نفر از اعضای انجمن شخصا مایل به کمک به کمپین انتخاباتی او هستند.»
بیشتر بخوانید: به دنبال محکومیت اسرائیل؛ بررسی اعلامیه دادستان دیوان کیفری لاهه برای آغاز تحقیق از جرایم ارتکابی در سرزمینهای فلسطینی
در ژوئن سال ۲۰۱۷ الیو آدلر ضیافت شامی در محله اعیاننشینِ برلین به نام برلین-دالم برگزار کرد. دعوتها را از طریق حساب ایمیل خود در انجمن ارسال کرده بود؛ البته برگزارکننده این ضیافت نه او بود و نه فردی از اعضای انجمن. مکان یک خانه ویلایی شخصی بود و میزبان هم که هزینه ضیافت را متقبل شده بود، فردی ناآشنا. اما این آدلر بود که افراد مهمان را انتخاب کرد!
در میان دعوتشدگان شش نفر از اعضای بوندستاگ دیده میشدند: نمایندگان حزب سوسیال دموکرات میشائلا اِنگِلمایر و فریتز فِلگِنتروی و نمایندگان حزب دموکرات مسیحی توماس فایست و تورستن فرای. نامدارترین مدعو این ضیافت ینس اشپان، وزیر بهداشت فعلی بود. حتی رودریش کیزِوِرتر متخصص در امور سیاست خارجی حزب متحد مسیحی هم در لیست مدعوین بود که مدتی پیش از شروع مهمانی، دعوت را رد کرد.
کیزورتر گزارشگر حزب متحد مسیحی در مورد مسئله اسرائیل و فلسطین است. ارتباط آلمان با اسرائیل از نظر او مسئله مهمی است. او در اینباره میگوید: «از دید من گزارشها زمانی قابل باور و درست خواهند بود که من بتوانم مسقلانه به وظیفهام عمل کنم.» برای این منظور او مایل به دریافت هیچ حمایت مالی نبود.
اما نکتهی عجیب اینجاست که با وجود رد حمایت مالی، مبالغ همچنان به حساب او واریز میشد و او نیز فورا آن مبالغ را بازمیگرداند. نماینده دموکرات مسیحی تورستن فرای تاکید میکند که در پایان مراسم شام به بیست نفر از مدعوین مبالغ چهار رقمی اهدا شد. سه نفر از شرکت کننده ها تأئید میکنند که مبلغ به حساب حزبشان واریز شده و نماینده سوسیال دموکرات فلگنتروی گفته است که پول به حساب انجمن ائتلافی واریز شده است.
هیچکدام از مبالغ واریزشده به حساب کیزنورتر که از طرف اشخاص حقیقی و شرکتها انجامشده، غیر قانونی نیست. در قوانین بوندستاگ کمکهای مالی مجازند به شرطی که برای جبران آن انتظار به عملی در جهت سود سیاسی یا اقتصادی وجود نداشته باشد. در غیر اینصورت این کمکها ممنوع و غیرقانونی هستند. حتی قوانین حزبی نیز هدایا به منظور قدردانی را قدغن نموده است.
نمایندگانی که در ضیافت شام الیو آدلر حضور داشتند انکار نمیکنند که از آنها بهصورت غیرمستقیم درخواست انجام کاری در قبال کمک مالی شده بود. با این حال شب مهمانی نشان داد تاثیر و نفوذ این انجمن چه ظریف و زیرکانه صورت گرفته است. چند روز پس از مهمانی، تنی چند از مهمانان (نمایندگان) با لحن مشابه میزبان خودْ به سخن در آمدند. موضوع بحث بر سر مستندی دربارهی یهودیستیزی بود که شبکههای تلویزیونی آرته و وِدِاِر آلمان از پخش آن به دلیل ایرادات فنی سرباز زدند. پنج نفر از شش نفر نمایندهای که به مهمانی شام دعوت شده بودند، از طریق توئیترْ دو کانال تلویزیونی را برای پخش برنامه تحت فشار قرار دادند.
«- در کانال آرته چه خبر است؟» «-من مایل هستم مستند را ببینم، چرا ارته و وِدِاِر آن را پخش نمیکنند.» و سپس ینس اشپان مینویسد: «مستند باید پخش شود.» تنها نماینده مهمان که حساب کاربری توئیتر نداشت تورستن فرای بود!
آیا اینها همه تصادفی است؟
ادلر در جواب میگوید: «از طرف این انجمن هیچ توافقی با نمایندگان صورت نگرفته است. بهتر است اینگونه بگوییم، ما حتی در خارج از این مراسم نیز توجه نمایندگان خاصی را به مسائلی که برایمان مورد اهمیت باشد، جلب میکنیم ولی در نهایت هیچ تاثیری روی عملکرد نمایندگان با مدارکی که به آنها ارائه میکنیم نداریم.»
«ما کاملا از موضعگیری سیاسیِ تحقیقات شما فاصله میگیریم. موضعگیریای که در ظاهر همان داستان ساختگی تاثیر و نفوذ اهرم مالی حامیان اسراییل در دولت آلمان است. برچسب رسوایی به دریافت حمایتهای مالیْ خود یک رسوایی و ننگ است چرا که منعکسکننده تصورات مبتنی بر تئوری توطئه و عقاید یهودیستیزی است.»
فعالیتهای ادلر حتی در بین نمایندگان هم مورد بحث و مناقشه است؛ البته نمایندگانی هم هستند که موافق این فعالیتهایند، مانند تورستن فرای که به مهمانی مذکور دعوت شده بود. او در این باره میگوید: «حزب نوآوری در اعتبارات با فعالیت اجتماعی خود از منظر جامعه یهودیان به تقویت طبقه میانی جامعه کمک میکند.»
اما هم حزبی او آندراس نیک نظر متفاوتی دارد:
«تاکنون تلاش سیستماتیک برای نفوذ در بوندستاگ را به این شکل تجربه نکرده بودم. در نهایت ظاهرا تلاش بر این است که دیدگاه آلمان در زمینه اختلافات خاورمیانه را به نظرات ترامپ و نتانیاهو نزدیک کنند و در اتحادیه اروپا دودستگی ایجاد کنند.»
نمایندگان حزب دموکرات آزاد و سبزها هم از روش کار این انجمن انتقاد کردهاند. وزیر بهداشت فعلی ینس اشپان در پرسشی راجع به وجود ارتباط مستمر او با اعضای این انجمن پاسخ مثبت میدهد. او حمایت از چنین فعالیتهای اجتماعی را باارزش میخواند. بهگفتهی وی در جریان این ارتباطات هیچگاه به قبول دیدگاه یا اظهار عقیده مشخصی مجبور یا ترغیب نشده است. حتی در مهمانی شام! او حتی ادعا کرد که «مناسبتهایی مانند مهمانی شام بیشتر به گفتوگوها آسیب میزند.»
از ورود ینس اشپان به پست وزارت بهداشتزمان زیادی نگذشته بود که او در تغییراتی که راجع به جهتگیری آلمان در قبال اختلافات خاورمیانه بودْ مشارکت کرد. در رأیگیری سالیانه سازمان بهداشت جهانی در رابطه با قطعنامه فلسطین، دولت آلمان تا سال ۲۰۱۷ همواره رأی مثبت میداد. درسال ۲۰۱۸ ینس اشپان همراه با وزیر امور خارجه هایکو ماس با تلاش خود موفق شدند که برای نخستین بار رأی ممتنع صادر کنند. حتی امسال دولت آلمان به اینقطعنامه رای مخالف داد.
و کلام اخر، قسمتی از متن سایت زِنیت دربارهی این نویسنده است:
«افرادی وجود دارند که هیچوقت نگرانشان نمیشوید. آنها بیشتر اوقات ارام و در صلح با خود هستند. هیجان و عصبانیت همانند دیگر طوفانهای پرشور و شوق احساسی برایشان مفاهیم ناآشناست. آنها را دوست میداریم و رویشان حساب میکنیم و تصور میکنیم همیشه همانطور که بودند میمانند.»
…
پینوشت:
۱. نویسندگان این متن پس از چاپ آن متهم به نشر نظریات یهودیستیزی شدند.
۲. کریستوف زیدو در اول ژوئن سال ۲۰۲۰ درگذشت. در رسانهها علت مرگ او خودکشی اعلام شد.
…
منبع: +
ترجمه و گردآوری: لیلا سعدی
وضعیت این انجمن در دیگر کشورهای اروپا رو هم لطفا بررسی بفرمایید.
ممنون از سایت خوبتون