روز گذشته تصویری از حضور نخستین زن سعودی در گارد سلطنتی این کشور به سرعت در شبکههای اجتماعی ترند شد. گارد سلطنتی عربستان سعودی تصمیمگرفته تا در حفاظت از پادشاه و ولیعهد در کاخ یمامه روی توانمندی زنان حساب باز کند. هفتهی گذشته نیز دکتر شریفه الزهرانی عضو هیات دائمی عربستان در سازمان ملل پیشنهاد «قرار دادن زنان در مرکز گروه 20» را بهمنظور فراگیری تصمیمگیری در این گروه اقتصادی مطرح کرد. اقداماتی از این دست نشانمی دهد که هنوز تحولات به نفع زنان در عربستان جریان داشته و به سختی میتوان برایش نقطهی پایان در نظر گرفت. از اینرو از کنار مسائل زنان در این کشور نباید به راحتی عبور کرد یا اینکه در برخوردی سطحی همراه با حب و بغض به بزرگنمایی یا تخفیف تحولات پرداخت؛ بلکه نیاز است جدیتر به این مسائل پرداخته شود تا بتوان به مرور یک دید جامع بهدست آورد.
در طول تاریخ زنان در «جامعه سنتی بسته» عربستان همیشه به دلیل میراث رسوم قبایلی پایینتر از مردان قرار داشته و لذا از هویت مستقل برخوردار نبود اند. ازدواج، اشتغال، مسافرت، سرمایهگذاری و دریافت مجوز تجارت برای زنان با اجازه قیّم ممکن بود. بررسی مطالبات این بخش از جامعه تا کنون بر پایه نیل به استقلال فردی و شکستن حصار وابستگی به قیّم و رهایی از آزار و خشونتورزی مردان بوده است. میتوان گفت از منظر جامعه شناختی، خلاء پایگاه اجتماعی زنان در عربستان به دلیل پیشینه تاریخی پدرسالاری و استقرار فرهنگ متصلب بر مبنای فرودستی و تبعیض جنسیتی علیه زنان از دیرباز بوده و زایل شدن آن به آسانی میسر نخواهد شد؛ زیرا نگاه تحقیرآمیز به زنان در نتیجهی پدید آمدن منش اجتماعی نیز بوده که تاریخ قبایل عرب آن را همواره رفتاری مشروع و درست دانسته است.

به طور کلی تا مدتها عدم وجود هويت مستقل، عدم مشاركت در برنامههاي سياسي وحق رأي، عدم فعالیت اقتصادي، عدم وجود امكانات تحصيلي و آموزشي مناسب،؛ تبعیض بدون پشتوانهی قانونی، حجاب (اجباری) و الزام به پوشاندن صورت، جداسازي افراطي زنان و مردان، عدم حقّ رانندگي و تعدد زوجات، محورهای اصلی مشکلات زنان عربستانی مطرح میشد ولی به مرور زمان همزمان با مطالبات زنان اصلاحات در این حوزه از سوی حکومت انجام شده است.
بیشتر بخوانید: عربستان در بحران جانشینی
سابقهی نخستین اصلاحات در موضوع زنان به زمان ملک فیصل در دهه 1960 و ساخت نخستین مدرسه دخترانه با ترغیب همسر ترک ایشان خانم «عفت ال ثنوین» که از قسنطنیه آمده بود بر میگردد. در ادامه تا اواخر دهه 1970 تغییراتی ولو اندک و آرام به نفع زنان در مورد حضور در جامعه و نوع پوشش رخ داد اما با قدرت گرفتن اسلام سیاسی در منطقه، رادیکالیسم در عربستان قدرت گرفت و حکومت مجبور به تسلیم در برابر مذهبیون شد که از نتایج مهم آن اعمال محدودیتهای بیشتر در مورد زنان بود.
دهه 1980 به نفع زنان نبود و به جز اجازهی حضور گوینده زن در تلویزیون با حجاب و بدون نقاب، چندان تحول قابل توجهی به نظر نمیرسد رخ داده باشد و از این رو زنان دست به کار شدند تا حکومت را به عقب برانند. نقطه اوج اعتراضات زنان در دهههای پایانی قرن 20، راهاندازی کارناوال در شهر ریاض در سال 1990 و تکرار این حرکت در سال 2002 بود که در هر دو مورد بازداشت موقت و محرومیت از مشاغل را برای این زنان که همگی از طبقه متوسط به بالا بودند نتیجه داد. با این حال حکومت پس از حمله 11 سپتامبر 2001 که منجر به فشار امریکا بر کشورهای عربی به منظور ترویج دموکراسی شد، به انجام اقدامات اصلاحی در قبال زنان تن داد. در سال 2001 برای زنان کارت ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺻﺎﺩﺭ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺸﺮﻭﻁ ﺑﻪ ﺭﺿﺎیتﻧﺎﻣﻪ ﮐﺘﺒﻲ ﺍﺯ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﺯﻥ ﻳﺎ ﻧﺎﻣﻪﺍﻱ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﻓﺮﻣﺎﻱ ﺍﻭ بود. مشارکت اجتماعی زنان نسبت به دهه 1990 از 1% به 7% رسید و نزدیک به 22 هزار نفر از زنان مشاغل تجاری را به دست آوردند. ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﭘﺎﺭﻩﺍﻱ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﻋﻀﻮﻳﺖ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﺩﻫﺎﻱ ﺍﺟﺮﺍﻳﻲ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﺗﺤﺎﺩﻳﻪ ﺻﻨﻔﻲ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﻧﮕﺎﺭﺍﻥ ﻭ ﮐﻤﻴﺴﻴﻮﻥ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺳﻌﻮﺩﻱ ﻣﻨﺼﻮﺏ ﺷﺪﻧﺪ. در سال 2007 مجوز تحصیل در رشته حقوق به زنان اعطا و در سال 2009 نخستین دانشگاه مختلط در شهر ثول طائف تأسیس شد. افتتاح نخستین کالج «دارالحکم» در زمینهی علوم انسانی و طب برای زنان و افتتاح دانشگاه تخصصی زنان «عبدالرحمن» در سال 2010 از دیگر اقدامات است.
سابقهی نخستین اصلاحات در موضوع زنان به زمان ملک فیصل در دهه 1960 و ساخت نخستین مدرسه دخترانه با ترغیب همسر ترک ایشان خانم «عفت ال ثنوین» که از قسنطنیه آمده بود بر میگردد.
پس از بهار عربی در سال 2011 نیز زنان عربستانی مطالبات و تحرکات جدیدی از خود نشان دادندکه مهمترین آنها رانندگی در شهرهای مختلف به صورت سمبلیک بود. در پی مطالبات آنها در سال 2013 ، ملک عبدالله 30 زن را به شورا -بالاترین مقام مشورتی وی- منصوب کرد و قانونی تصویب شد که خشونت خانگی را جرم میدانست. با این حال هیچکدام از اصلاحاتی که ذکر شد به اهمیت اصلاحات پس از سال 2015 در دوره ملک سلمان و از سوی ولیعهد تحولآفرین او محمد بن سلمان سراغ نداریم.
محمد بن سلمان که جایگاهش از سوی سایر شاهزادگان تهدید میشود برای رفع مشکل مشروعیتْ به زنان و جوانان روی آورده و تحولاتی را بهطور موازی با چشمانداز 2030 یا در ذیل آن چشمانداز در پادشاهی شنها رقم زده است. اعطای هزاران بورس تحصیلی خارج از کشور به زنان، اعطای حق کاندیداتوری در انتخابات شهرداریها علاوه بر حق رأی، تأسیس مرکز رسیدگی به خشونتهای خانگی، صدور کارت شناسایی بدون اجازه قیّم، اجازه رانندگی، مجوز حضور در ورزشگاهها، تسهیل طلاق از طرف زنان، مجوز حضور در ادارات بدون همراه مرد، مجوز دریافت گذرنامه به صورت مستقل، اجازهی سفر مجردی به زنان بالای 21 سال، عضویت زنان در پلیس و انتصاب در سمتهای مهم همچون سفارت در آمریکا، تعهد به اعطای فرصتهای برابر با مردان به زنان در چشمانداز 2030 و پیشبینی افزایش مشارکت زنان در نیروی کار از 22% در سال 2016 به 30% در سال 2030 همه و همه از اقداماتی است که اصلاحات این دوره را غیرقابل بازگشت نشان میدهد.
از دیگر سو جامعه مدنی عربستان نیز نسبت به این تحولات بیتفاوت نبوده و پویشهای متفاوتی در حال شکلگیری و گسترش است. برای مثال در سال ۲۰۱۷ «مریم مصلی» یک فعال حقوق زنان در عربستان سعودی دست به اقدامی تحسینبرانگیز زد. او با راه اندازی طرح «Under the Abaya» (تحت العبایه) که به انعکاس پوشش متنوع و سبک زندگی زنان سعودی میپردازد، سعی کرد به جهانیان بفهماند که زیر این عبای سیاه، زن امروزی در سعودی محدودیتها را به چالش میکشد و برای رسیدن به آزادی تلاش میکند.
مریم مصلی در مصاحبه با میدل ایست آی در سال ۲۰۱۹ گفت:
«من می خواهم به جهانیان نشان دهم که ما فراتر از این چهرههای خاموش و سیاه رنگی هستیم که در خبرها مشاهده میکنید. ما نیرومند و مدعی هستیم»
برآیند سخن
کارشناسان معتقدند اصلاحات در این حوزه بر آینده سایر وجوه اصلاحات در این کشور چندان تأثیری ندارد؛ ولی نمیتوان این مهم را فراموش کرد که بهبود وضعیت زنان باعث بهتر دیده شدن اصلاحات در سعودی میشود. دومین نکته این است که علیرغم تلاشهای حکومت، هنوز زنان سعودی به لحاظ فرهنگی آمادگی برونرفت از بندهای اسارت را ندارند. مردسالاری چنان در جامعه سعودی ریشه انداخته که جامعه سعودی تحرکات آزادی خواهانه زنان را بر نمیتابد. شاهد مثال اینکه تا کنون تنها حدود 100 هزار نفر از زنان برای دریافت گواهینامه رانندگی درخواست دادهاند یا همین چند ماه قبل ویدئویی از حضور دو دختر جوان در القصیم بدون روبنده مرسوم پخش شد که اعتراض اهالی و در نتیجه بازداشت آنها را در پی داشته است. نکتهی سوم و البته مهمترین نکته این است که گرچه زنانی که تا دیروز با «برقع» رفت و آمد م کردند، اکنون اجازه یافتهاند اوقات فراغت خود را با «بیکینی» در سواحل دریای سرخ سپری و در خیابانهای ریاض تظاهر به بیحجابی کنند اما همچنان زنان سعودی به لحاظ شاخصهای اساسی همچون شکاف جنسیتی در وضعیت مطلوب به سر نمیبرند و رسیدن به ایدهئالها نیز نیازمند حل تعارضات با «دستگاه مذهبی همه جا حاضر» است. هر چند به طور کلی از روی اکراه یا اختیار دستگاه دینی رسمی با این تحولات کاری ندارد ولی نمیتوان به طور کلی نیز آنها را نادیده گرفت. از این رو در برخی موارد جزئی نظر آنها اعمال شده و در برخی موارد نیز چالشهایی بین آنها و حکومت به وجود میآید. از این گذشته نمیتوان گرایشات مذهبی بخش قابل توجهی از مردم در عربستان را به طور مستقل یا نیروی محرکه دستگاه دینی نادیده گرفت.